ارسطو و پدر بزرگ

  ارسطو جون در خواب هم اخم ميكند! نكنه بچه بد اخلاقي باشه؟البته من فكرميكنم كه پسر خيلي خوبي خواهد بود.اگر روي بيني ارسطو يك نقطه رنگي ميبينيد يهو فكر نكنيد كه خال روي بيني داره ها! اين خال اثر ناخن كشيدن انگشتان كوچولوي خودش به خودش ميباشد! ...

  خدا را شكر ديشب بهتر بود وزياد اذيت نكرد.شير خشك خورده بود وبه همين خاطر آرامتر بود. قراره امشب ارسطو جون را ببريم حمام.البته من بايد بروم يك مقدار پياده روي تا دوباره رگهاي قلبم نگيرد وبعد از آنكه برگشتم نوبت حمام كردن ارسطو جونه بعد نوشت: براي كنجكاوي امشب رفتم روي ليست فهرست هاي ني ني وبلاگ وني ني گپ را ديدم،(من تازه اين وبلاگ را پيدا كردم و از خيلي چيزها سر در نميارم)روي آن كليك كردم و ديدم 3نفر درخواست دوستي دادند.خوب آنها براي ارسطو درخواست دوستي داده بودند و من چون در حال حاضر وكيل وبلاگي ارسطو هستم با آنا جون گپ زدم ولي در همين موقع ارسطو داد و هوارش بالا رفت و من مجبور شدم برم و او را ساكت كنم.وقتي بغلش كردم ...

  ديشب قرار بود ارسطو را ببرند دكتر، متاسفانه نمره گيرمان نيامد ولي امشب ساعت هفت ونيم نوبت داريم. ناراحتي ارسطو همينطور ادامه داره و امروز بعد از خوردن شير همه آنچه خورده بود را بالا آورد وخدا را شكر مادرش پيشش نشسته بود وگرنه ممكن بود مشكلي را براش بوجود بياره! كاش يك بالا آوردن معمولي بود از بيني و گوش وحلق اين طفل بي زبان شير ميزد بيرون وچه استرسي را براي مامانش بوجود آورد. خدايا هر كي هر مشكلي داره اونو حلش كن. ...

  ارسطو وقتي بسته باشد بهتر ميخوابد واين كار را معمولا ما شبها انجام ميدهيم تا بتواند استراحت كند. ...

  در بازوي ارسطو لكه قهوه وجود دارد كه مادري زادي است اطلاعات راجع به اين لكه را از اينجا مطالعه كردم كه بنظر خطر ناك نيست   ...

  اين چند روزي كه ما مسافرت بوديم عكسهاي ارسطو توسط مامانش گرفته شده. ...

چند روزي نبوديم و مطالب زياد شدند.اولا ارسطو را هفته پيش دكتر ديد و درمان ريفلاكس را برايش تجويز نمود. ارسطو جون بعد از خوردن دانه هاي داخل اومي پرازول كه خوردنش هم براي بچه مشكل است بهتر شده.مقدار امي پرازولي را كه ميخورد بنظر 30 دانه كوچك داخل كپسول ميباشدكه دو بار در روز بايد به او بدهيم. ...

ارسطو جون با اينكه چهل ويك  روز دارد و بقولي چله داري هم كرده ولي گريه هايش ادامه دارد . ما هم هر روز به مطالب وبلاگ و سايتها دل خوش ميكنيم كه گريه ها طبيعي است! در اين وبلاگ هم همين حرف را زده ...

  ارسطو خدا را شكر ديشب بهتر بود. يكي از مشكلات ديگه كه اين گل پسر ما دارد باز نيودن مجراي اشكي يكي از چشمهاش ميباشد.در اين خصوص مطلبي را پيدا كردم و اميدوار شدم كه بزودي خوب خواهد شد ...

  ارسطو جون كمي بهتره هر چند دكتر مادرش را از همه خوردني ها باز داشته! ولي روي هم رفته ارسطو يك مقدار از دادهايي كه ميزد را كم كرده. شير اسب هم نتونستيم براش گير بياريم .روغن خشخاش را روي شقيه اش ميماليم تا بخوابد ولي او بجاي خوابيدن هوشيارتر ميشود! ...